نظرات ماکارنکو تلخیص شده توسط اقای عبدالله کفعمی

بیوگرافی ماکارنکو

ماکارنکو در اول مارس 1888 در اوکراین متولد شد و پس از گذراندن دوره یک ساله تربیت معلم در سال 1905 مشغول

شغل آموزگاري شد وي شاگردانش را به اندیشیدن و استدلال کردن تشویق می نمود

ماکارنکو کار اشتباهی را انجام دادکه تجربه تلخی بود و آن اینکه « براي پیشرفت شاگردان در پایان ترم تصمیم گرفت از آنها

امتحان به عمل آورد و آنها را برحسب معدل رتبه بندي در کنار هم قرار دهد شاگرد آخر با معدل پائین نه به خاطر تنبلی بلکه

به دلیل ضغف و بیماري سل در این ردیف قرار گرفت وي آن قدر منقلب شد و وضع مزاجی اش روبه وخامت گذاشت و به

حال مرگ افتاد این قضیه تاثیر عمیقی بر ماکارنکو گذاشت و بر او اثبات شد که یک مربی صرفا کسی نیست که مشتی

معلومات و محفوظات خود را به شاگردان انتقال دهد بلکه باید شخصیت کودکان را صیقل و جلا دهد و نیاز ها و استعداد هاي

آنها رابفهمد »

ماکارنکو معتقد است که هنر تدریس تا حد زیادي به شخصیت و منش انسان بستگی دارد و اینکه شخصیت معلم نیز با

برخورداري از خاصیت اصلاح پذیري یا وظایفی که انجام می دهد به پیش می رود

جنبه هاي اصلی علوم تربیتی به نظر وي :

1 – تنظیم روش علمی تحقیقات آموزشی کودك و واقعیات آموزشی پدیده ها

2 – توجه به نظریات معلم مدرسه

3 جمع آوري سیستم علمی سازمان یافته براي یک مدرسه خوب

4 – روان شناسی به عنوان تداوم تئوري آموزشی و کاربرد قوانین آموزشی

5 -فعالیت مدارس به عنوان یک قدم انسانی براي خدمت به هم نوع

ابداعات و نوآوري هاي ماکارنکو : تشکیل گروه و دسته به جاي کلاس درس – استفاده از ارشد فرمانده به جاي

مبصر معمولی – ایجاد شوراي فرماندهان و ارشد ها به جاي کمیته شاگردان

وي معتقد است که وجود برخی تعلقات و وابستگی ها بین افراد یک جامعه طبیعت وخصلت تعلیم و تربیت مورد نیاز آن جامعه

را مشخص و معلوم می کند

رفاه هرفرد مستقیما وابسته به خوشبختی و رفاه جامعه است تمایلات فرد باید تابع تمایلات جامعه باشد

مردي که فقط نگران هدف هاي کوتاه مدت است بدون شک یکی از ضعیف ترین مردان جهان خواهد بود

پدر و مادر باید در بدو امر در صدد تامین نیازهاي فرزندان برآیند البته هر آرزو و هوس را نباید به عنوان نیاز مبرم وي شمرد

که باعث کج خلقی و ننري کودك خواهد شد و عواقب نا خوشایندي را به همراه دارد

به طفل باید از همان اوان کودکی برنامه منظم زندگی آموخته شود خوپذیري به یک جدول کار همواره براي بشر یکی از

آرزوهاي ماکارنکو به شمار می رود

وي در سن 51 سالگی در اول آوریل 1939 براثر حمله سکته قلبی در گذشت

اینک خلاصه اي از کتابِ (گفتارهائی درباره تربیت فرزندان ) و( انقلاب و تعلیم و تربیت )

هدف این دو کتاب کمک به پدر و مادر در مورد تربیت فرزندان که درست بیندیشند و شیوه هاي درست تربیت فرزندان را

بیابند و لغزش هاي خویش راتصحیح نمایند

فرزندان ما یعنی پیري ما تربیت صحیح پیري سعادت بار ماست و تربیت غلط اندوه آینده ما و اشک هاي ما قصور و کوتاهی

ما در برابر مردم و همه کشور است

نکته بسیار مهم : تربیت صحیح و عادي کودك به مراتب آسان تر از تربیت محدود است تربیت مجدد احتیاج به قدرت دانش و

حوصله بیشتر دارد و هر پدر و مادري همه اینها را دارا نیستند

کار تربیت مجدد اصلاح کاري نه تنها دشوار بلکه مصیبت بارتر است چنین کاري با وجود موفقیت کامل دائما باعث اندوه پدر

و مادر می گردد اعصابشان را می فرساید وغالبا اخلاقشان را به تباهی می کشاند

هرپدر و مادري باید درباره تمام مسائل تصوري روشن داشته باشند باید درك کنند که در خانواده آنها اربابان مطلق و فعال

مایشاء نیستند بلکه فقط اعضاي ارشد و مسئول جمع هستند هرگاه این فکر به خوبی درك شود آنگاه تمام کار تربیتی درست از

آب درخواهد آمد

اگر می خواهید کودکانتان را به خوبی تربیت کنید زندگی شادي داشته باشید

کودکی که تازه راه افتاده از سیلی مادر چه می فهمد جز اینکه مادر خشمگین به این وسیله می خواهد انفجار غضب خود را

خاموش کند و راه گریزي براي خشم نابهنگام خود پیدا کند

زدن پسربچه دوازده سیزده ساله کاري بیهوده و عبث است و شاید باعث قطع ارتباط کامل بین او و والدین گردد

یک معلم خوب همیشه باید با لحن ملایم و آرام صحبت کند و اگر تازه این کار را کرد یکی از وظایف خود را انجام داده

ما بایستی به شاگردان خود احترام بگذاریم تا آنها نیز رفتار متقابلی داشته باشند

مهارت هاي حرفه معلمی بایستی مانع از ابراز عواطف و احساسات باطنی ما گردد

معلمی جز تسلط بر اعصاب چیز دیگري نیست و اگر جز این باشد کار معلمان به جنون خواهد کشید

تربیت یک پسر و یا یک دختر به مراتب دشوار تر از تربیت چند فرزند است ولو اینکه خانواده دچار مشکلات مادي باشد نباید به یک

کودك اکتفا کرد یکتا فرزند خیلی زود مرکز توجه خانواده می شود و از حد لازم تجاوز می کند بیماري یا مرگ چنین فرزندي خانواده

را به شدت پریشان می کند و آرامش را از آنان سلب می کند

تنها در خانواده اي که چند فرزند هست توجه پدر و مادر می تواند جنبه عادي داشته باشد توجه به طور مساوي بین آنان

تقسیم می شود در خانواده بزرگ کودك عادت می کند که در جمع باشد

کینه همسران به یکدیگر باید از فرزندان مخفی بماند

قبل از آنکه تربیت فرزندان خود را شروع کنید رفتار شخصی خود را بررسی کنید

فعالیت هاي والدین در اجتماع ودر سر کار باید در خانواده هم انعکاس داشته باشد خانواده باید سیماي واقعی شما را ببیند آنچه

شما را به وجد می آورد و یا غمگین می سازد باید توجه فرزندتان را هم به خود جلب کند

رفتار شخصی مهمترین عامل تربیت است تصور نکنید که فقط هنگامی که با کودك صحبت می کنید یا به او تعلیم می

دهید یا به او فرمان می دهید او را تربیت می کنید شما در هر لحظه زندگی تان او را تربیت می کنید طرز لباس پوشیدن طرز

صحبت کردن با دیگران و درباره دیگران شاد و غمگین شدنتان شیوه رفتار با دوستان و دشمنان طرزخندیدن طرز مکالمه و...

همه اینها براي کودك بسیار با اهمیت است کودك کوچک ترین تغییر در رفتار و روش را می بیند در حالی که خودتان متوجه

نیستید

نخستین و مهمترین شیوه تربیت :

انتظار و توقع والدین از خودشان - احترام آنان نسبت به خانواده خود - نظارت دائمی در کردار خودشان می باشد

شما باید کاملا آگاه باشید که فرزندتان چه می کند کجا هست دور و برش کیست ولی در عین حال او باید از آزادي لازم

برخوردار باشد تا نه تنها تحت نفوذ شخصی تان بلکه تحت تاثیرات بسیار گوناگون زندگی قرار گیرد

ما نباید کودکان را فقط براي زندگی دریک جامعه ایده ال تربیت کنیم اگر چنین اشتباهی را مرتکب شویم جامعه آنها را از راه

بدر خواهد کرد فرزند شما باید با همه جور آدمی سروکار داشته باشد

کودك باید در زندگی با وسوسه هاي گوناگون و مردم و شرایط بیگانه و زیان آور روبرو گردد شما باید این مهارت را در او

بوجود آورید تا بتواند آنها را بسنجد و با آنها مبارزه کند و به موقع آنها را بشناسد

در ناز پروري خانه نشینی و انزوا نمی توان چنین خصوصیتی را پرورش داد بنابراین شما باید فرزندانتان را به متنوع ترین

محیط ها راه بدهید اما هرگز آنان را از نظر دور ندارید باید به موقع به فرزندان کمک کرد و به موقع جلوي آنان را گرفت و

متوجه شان کرد

مردي که سرش چیزي بجز چوب کتابخانه است می بایستی دائما به کار مشغول باشد فکر آدمی لاینقطع باید در حال فعالیت

باشد می بایستی به معلومات و دانش خود بیفزاید و به یاري مکتب از زندگی و ملاحظات مداوم برغناي اطلاعات خود اضافه

نماید حقایق محرز قدیم را مورد آزمایش و تجربه قرار دهد و درصدد کسب حقایق تازه برآید همواره باید به پرس و جو و

تفحص پردازد و در آسمان دانش و معلومات بپرواز درآید

درباره نفوذ والدین

به پدران و مادرانی برخورد می کنیم که اطاعت را تنها هدف تعلیم و تربیت فرض می کنند چه بسا که به هدف

مطلوب خود نیز برسند اما فرزندي سست اراده و ضعیف تحویل اجتماع خواهند داد

وقتی کودك از پدر و مادر اطاعت نمی کند چه باید کرد ؟ خود همین اطاعت نمی کند نشانه آن است که پدر و مادر در چشم

او نفوذ و اقتداري ندارند

نفوذ و اقتدار را در هر خانواده اي می توان بوجود آورد نفوذ و اطاعت نمی تواند هدف باشد هدف باید تربیت صحیح باشد

نفوذ و اقتداري که بر شالوده هاي دروغین بنا شده باشد کوتاه مدت است دیري نمی گذرد که همه چیز از بین می رود و نه

نفوذ و اقتداري باقی می ماند و نه اطاعتی فرزندان مطیع سست اراده بار می آیند

اَشکال نفوذ :

1 – نفوذ ناشی از سرکوبی : پدر دائما غرو لند می کند همیشه عصبانی سرهرچیزي جزئی با صداي بلند دشنام می دهد جواب

هر سؤالی را با خشونت می دهد پدر , این خانواده را پیوسته در وحشت نگه می دارد کودك دروغگو و بزدل بار می آید و بی

رحمی در او رشد می کند

2 – نفوذ ناشی از دوري : پدر غالب اوقات در یک اطاق جداگانه به سر می برد و گاهی همچون کشیش بزرگ جلوه می کند

تنها غذا می خورد و تفریح می کند و گاهی دستوراتش را به مادر خانه می سپارد

3 – نفوذ ناشی از خودستائی : پدر رفتارش نسبت به خانواده تکبر آمیز است ابرو درهم می کشد فرزندان چنین خانواده اي با

رفقاي خود با کلمات خودستایانه صحبت می کنند و تکرار می کنند که بابام نویسنده یا فرمانده یا شخص مشهوري است

4 – نفوذ ناشی از خرده گیري :پدر و مادر توجه بیشتري به فرزندان خود می کنند و باید آنان تمام حرفهاي پدر و مادر را با

حوصله گوش فرا دهند حرفشان مقدس است و باید حتما عمل شود

5 – نفوذ ناشی از پند و اندرز : پدر و مادر سخنان کسالت آور و نفرت انگیز را شروع می کند و باید فرزند خوب گوش دهد

تا تربیت شود و چون احساسات کودك را در نظر نگرفته اند اندرز والدین هیچ گونه تأثیري در فرزندان ندارد

6 – نفوذ ناشی از عشق : که شایع ترین نفوذ کاذب است و معتقدند که لازمه اطاعت فرزند عشق به اوست کلمات محبت آمیز

بوسه نوازش احترام بیش از اندازه و.. کودك همه چیز را باید به خاطر علاقه به پدر و مادر انجام دهد

7 – نفوذ ناشی از مهربانی : در این نوع اطاعت کودکان از راه عشق کودکان بوجود می آید نه با بوسه و ابراز احساسات بلکه

با گذشت و نرمی و مهربانی پدر و مادر حاصل می شود تا آرامش در خانه پایدار بماند حاضرند همه چیز را فدا کنند که کودك

به تمایلات خود برسد ووالدین تسلیم آنان می شود

8 – نفوذ ناشی از دوستی : مجموعه خانواده با یکدیگر دوست هستند ولی والدین اعضاء ارشد خانواده باقی می مانند و کودکان

باید تربیت شوند تربیت یا قطع می شود و یا جریان مخالفی را آغاز می کند و فرزندان شروع به تربیت پدر و مادر می کنند

هیچ نوع دوستی بدون احترام متقابل امکان پذیر نیست

9 – نفوذ ناشی از تطمیع : غیر اخلاقی ترین انواع نفوذ موقعی است که اطاعت فقط با هدایا و وعده ها خریداري شود اگر چنین

کردي فلان اسباب بازي را می خرم و...

هیچگاه به خاطر رفتار خوب و اطاعت به کودکان نباید پاداش داد بلکه باید رفتار خوب براي کودك تفهیم شود

10 – نفوذ ناشی از آگاهی : که نفوذ واقعی بر فعالیت اجتماعی شما دانش شما از زندگی کودك کمک به او و مسئولیت تربیت

او مبتنی است

وقتی که پدر و مادر از اعمال و رفتار خود آگاهی کامل داشته باشند آنها از نفوذ پدري و مادري برخوردارند و نیازي نیست

که در جستجوي مبانی دیگر باشند

کودکان باید بدانند که والدینشان چگونه زندگی می کنند به چه چیز هائی علاقمندند و پدر و مادر هم باید بدانند که فرزندشان چگونه

زندگی می کند به چه چیز ابراز علاقه می کند چی دوست دارد و چی دوست ندارد همبازي او کیست و چه بازي می کند

چه می خواند و نظرش در مورد خوانده شده چیست رفتارش نسبت به همکلاسان و معلمان چگونه است

باید طوري رفتار کنید که بچه ها خودشان کارهایشان را برایتان تعریف کنند هرگاه از زندگی فرزندانتان با خبر باشید خودتان

بهترین روش را پیدا خواهید کرد

انضباط

فرق بین نظم و انضباط : نظم وسیله تربیت و انضباط نتیجه تربیت است

تعاریفی که براي انضباط می شود ( مجموعه اي از قواعد رفتار عادات شکل گرفته و تربیت شده انسان فرمانبرداري )

اطلاع از چرائی و چگونگی انجام کار و فاعل کار فعالانه بکوشد که آن را بهتر انجام دهد و در یک کلام آمادگی براي انجام وظیفه

 آدم منضبط کسی است که در هر موقع بتواند رفتاري درست سودمندترین آن را به حال اجتماع انتخاب کند و در خود این

ورزیدگی را بیاید که این کردار را علی رغم هرگونه مشکل یا پیش آمدي ادامه دهد

انضباط یعنی تلاش در راه بهترین نتیجه دلخواه

نظم خانوادگی نمی تواند یکسان باشد سن کودك استعداد محیط افراد همسایه بزرگی آپارتمان راه مدرسه

جنب و جوش خیابانها شرایط دیگر خصوصیت نظم را مشخص می کند

نظم خانوادگی باید خصوصیت منطقی و مناسبی داشته باشد کودکان خودشان باید ضرورت آن را درك کنند باید فکر درست را

به آنان تلقین کرد هر نظمی مشخص بودن آن است مسواك زدن جمع کردن رختخواب جمع آوري اسباب بازي ها که تعطیل

بردار نباشد هر قدر والدین برقراري نظم را جدي تر تعقیب کنند کمتر به تنبیهات متوسل می شوند سعی شود هرکس رختخواب

خودش را جمع کرده و مرتب کند

رعایت موارد زیر ضروري است

« وقت شناسی- رعایت نظافت - وقت تعویض لباس زیر و رو- هر چیزي جاي خاص خود را دارا باشد»

لحن جدي با احساس محبت آمیز والدین مغایرتی ندارد و می تواند چنان محیط آرامی در خانواده بوجود آورد که هم براي

تربیت صحیح کودکان و هم براي گسترش احترام و علاقه متقابل بین اعضاي خانواده ضروري است شوخی به جاي خود و لحن

قاطع هم به جاي خود

دستور والدین به کودکان باید شرایط زیر را داشته باشد

1 – نباید با خشم فریاد و اوقات تلخی داده شود و نباید هم شبیه خواهش و تمنا باشد

2 – باید فراخور نیروي کودك باشد 3 – باید منطقی باشد 4 – با دستور دیگر نباید مغایرتی داشته باشد

باید مراقب بود که کودك تجربه نافرمانی نیندوزد و نظم خانوادگی از هم نپاشد در یک خانواده خوب تنبیه جایگاهی ندارد

بازي

بازي اهمیت زیادي در زندگی شخص دارد آمادگی براي کار است و به تدریج باید کار جایگزین بازي شود

بسیاري از والدین توجه کافی به امر رهبري بازي نمی کنند یا کودك را به حال خود رها می کنند یا بازي او را با دلسوزي

هاي اضافی و اسباب بازي هاي اضافی محدود می کنند

پدران و مادران باید در مراحل مختلف بازي روش هاي گوناگون اتخاذ کنند ولی همیشه باید این امکان را به کودك بدهند که

او مبتکرانه فعالیت کند تا استعدادش رشد کند ولی در عین حال باید در موقعیت هاي دشوار از بذل مساعی دریغ نورزند

اقتصاد خانواده

با رهبري صحیح در زمینه اقتصاد خانواده خصوصیات « جمع گرائی – صداقت – دلسوزي – صرفه جوئی – مسئولیت –

استعداد سمت گیري – قدرت اقدام » پرورش می یابد

جمع گرائی : یعنی همبستگی انسان با اجتماع , کودك باید با بودجه خانواده آشنا شود و از مقدار دستمزد پدر یا مادر آگاهی یابد

صداقت : یعنی رفتار صریح و صمیمانه و عدم صداقت رفتاري سرّي و پنهانی است

می توان تمام چیزهاي وسوسه انگیز را جلو دید قرار داد و به کودك آموخت که با خونسردي با آنها روبرو شود و تمایلات

حریصانه اي ابراز نکند صداقت باید از همان دوران طفولیت پرورش یابد

دلسوزي و صرفه جوئی: استفاده از وسایل خانه بطور عاقلانه و جلوگیري از اسراف و مواظبت از وسایل خانه تا تخریب

نگردد انتخاب ضروریات و رد چیزهاي غیر ضرور

ملاحظه کاري جنبه خاص دلسوزي است و بیشتر در افکار و تصور انسان تجلی می کند اما ملاحظه کاري در عادت ظاهر

می شود کودك باید عادت کند که لباسش کثیف نشود و..

مسئولیت : انسان به وظیفه خود عمل کند نه به خاطر فرار ازمجازات و نه به خاطر دریافت پاداش

کودك باید از وسایل و اسباب بازي هایش مراقبت کند نه اینکه تا خراب شد اولیاء سریعا از نو بخرند

استعداد سمت گیري : کودك ضمن اینکه کاري انجام می دهد نباید کارهاي دیگر خود و مردم دور و برش را فراموش کند باید به

کودك دوسه ماموریت بدهیم مثلا کتابها را درقفسه بطور مرتب به ترتیب موضوع یا مولف بچین در ضمن یک لیوان آب را هم بیاور

قدرت اقدام : باید از 7 یا 8 سالگی وظایفی را به کودك واگذار نمود« آب دادن گلها , مرتب کردن کتابها, نگه داري از

برادر یا خواهر کوچکتر, آزادي عمل در مصرف پول با نظارت, و خرید از بازار و.....»

تربیت در کار

کارهائی که می توان به کودکان سپرد عبارتند از : آب دادن گلها – گردگیري میز تحریرومبلها – سفره انداختن – هرچیزي را در جاي

خودش قرار دادن – کمک به پدر ومادر در کارهاي خانه - منظم کردن قفسه کتاب - مرتب نگه داشتن روشوئی - خریدن صابون -

نظافت کامل یک اطاق یا بخشی از آن - مرتب نگه داشتن دائمی وسایل کار و..... البته نباید به کودك فشار آورد

تنبلی یعنی تنفر از تلاش درکار که علت آن تربیت نادرست می باشد

تنها راه مبارزه با تنبلی به کارکشاندن دائمی کودك به محیط کار و آهسته آهسته علاقه به کار را در وي بیدار کرد

کار براي کودك باید احساس شادي را به همراه آورد

کودك را نباید به خاطر اعمال بد مورد سرزنش قرار داد و شرمنده اش کرد فقط باید با لحنی آرام و ساده تذکر داد که کار به

نحو رضات بخشی انجام نشده و باید اصلاح شود

تربیت جنسی

پدر و مادر باید فرزندان خود را به نحوي تربیت کنند که از آنها افرادي بار نیایند که رفتارشان مخالف موازین اخلاقی باشد

اگر کودکی از والدین بپرسد بچه چگونه به دنیا می آید باید بگوئیم تو از خیلی از مسائل آگاهی نداري وقتی بزرگ شدي می

فهمی مانند مطالب زیر : به چه علت روز کوتاه وبلند می شود؟ گرما و سرما از چیست ؟ ماشین چگونه حرکت می کند ؟

بچه چگونه به دنیا می آید؟ و....

هرگاه عشق واقعی بین پدر و مادر و احترامشان نسبت به یکدیگر کمک و دلسوزي محبت و نوازش آشکار و مجاز از همان

ابتداي زندگی کودك در جلو چشمش رخ دهد قوي ترین عامل تربیتی می باشد باید احساس عشق در کودك پرورش یابد

منظم بار آمدن کودك مهم ترین عامل براي جلوگیري از انحرافات جنسی خواهد بود همچنین مشغول کردن کودکان به کارهاي

مؤثر و مفید و مورد علاقه آنها

به جاي اینکه به کودك بگوئیم « هرگز این کار را نکنید این خوب نیست » بهتر است بگوئیم « من می دانم که تو چنین

کاري نخواهی کرد تو اینطور نیستی »

پرورش عادات فرهنگی

آغاز تربیت فرهنگی خواندن داستانهاي خوب براي کودك است باید زبان داستان را تغییر داد تا براي کودك قابل فهم باشد

و از گفتن داستانهاي شیطان جن و پري غول و.. خود داري نمود

داستانهاي حیوانات بهترین داستان براي کودکان است و از داستانهاي غم انگیز براي کودکان خود داري شود

هر اقدام فرهنگی باید شادي آور هم باشد مهارت عمده والدین باید این باشد که این شادي را با نفع بزرگ تربیتی پیوند دهند و

پدر و مادر باید کمی ابتکار به خرج دهند

 

logo-samandehi

ساعت

اوقات شرعی